به کی بگم؟!
دیگه یوقتا میزنه سرم رک بهش بگم چرا حالیت نیست توام باید کمک کنی به این زندگی. از حقوقت که پشکل هم نمیاد تو زندگی فقط خرج چرت و پرت میشه این هیچ، هیم داری خرج بیخود میکنی. مثلا دلمون خوشه رفتیم زن کارمند گرفتیم. زرررررررت. هروقتم چیزی میگی فقط این ۱۸۰۰ که بابت وام من از حقوقش کم میشه رو میگه. که اونم بخاطر ترر خودش بود مجبور شدم برای راه انداختن عروسی وام بگیرم چون نذاشت از وام ازدواجم چیزی بمونه با اجاره کردن خونه منطقه بالای شهر و...این چیزا، تازه اون وامشم باز جمع کردم پس انداز کردم الان.
سه چهار ماه یکبار یه خرج درست حسابی میذاره روی دستم. سر جهیزیه ی خودش بغیر وامش از من گرفت گفت بابا میریزه برات، نریخت که هیچ، قسطای وامشم انداخت گردن خودمون!! ( حالا بیا بشین پای صحبتای باباش و ولخرجی های بدتراز خود باباش، یکمم عارشون نمیاد بگن دخترمونو انگار بدون جهاز فرستادیم خونه شوهر، بعد گنده گوزیشونم ببین و ارث و میراث و خورد و خوراکشونم ببین). خوبه نخواستیم بهمون خونه و ماشین و ارث بده. بعد اون شد تسویه دانشگاهشو یه بدهی ۲۰ میلیونی هم تسویه دانشگاهش افتاد گردن من. انگشتر طلای نامزدیشو دراورد پرت کرد!!! گم شد. بعد اون شد مغازه زدنش و به قرضو قورض افتادنمون، ماهی ۲ تومن پیدا میکنه خرج چرت پرت کنه مثل پرده خریدنش برای نیم متر پنجره وقتی عموش اینا میان خونمون برای خونه اجاره ای که ۳ ماه دیگه توشیم. هی هم گفت میدونم این بعدا هم بکار میاد برامون. بعد اینم میگه جمع کنیم چشممو لازیک کنم دیگه عینک نزنم. سه چهار ماه یکبارم عینک داره عوض میکنه. نمیدونم چرا خونه باباش بود هیچکدوم از این کارا نمیخواست. بقول خودش هرچی به باباش گفت مبل بخریم نخرید!! بعد اومد برا من یک سال پیش ۴۰ میلیون داد مبل و ۴۰ میلیونم به تخت خواب!!!
بعد انتظار داره با این کاراش آدم میل و اشتیاق داشته باشه بره سمتش و روز به روزم علاقش بهش بیشتر بشه
بعد لازیک هم بخوایم خونه بسازیم میخواد پدرمو دربیاره تا هرچی دکور و مدل و دکوراسیون تو اینستا دیده میگه باید خودمون پیاده کنیم تو خونمون و مثل خر بمونیم توش