مرد نوشت

آدم مریض

سه شنبه ۱۴۰۲/۰۳/۳۰، 23:25

جالب اینه یک هفته ست یه آدم مریضی که قبلا هم سابقه این کار رو داشت، با اسم های مختلف، لهجه های مختلف و بدون ادرس وبلاگ و چیزی کامنتای چرت و لایق خانوادش میذاره و سم پاشی میکنه

جا داره بگم سلام لاشی، دقیقا دنبال چی هستی؟؟؟

که چی مثلا؟

خودت خری بقیه رو هم خر میبینی؟ فکر میکنی رفتی توی خانوادت ؟؟

پستو من یه هفته پیش گذاشتم همون روزم توی وبلاگای بروز شده نرفت، این اسکل هرروز با یه اسم و جنسیت میاد دائما کامنتای منفی میذاره

نویسنده: مرد متآهل نظرات:

عاجز شدم دیگه

جمعه ۱۴۰۲/۰۳/۲۶، 10:9

اگه ۱۰-۱۵ دقیقه پیش میومدم اینجا بنویسم قطعا خط اولم فقط فحش و لعنت به پدرمادرت بود با این اخلاق و تربیت گُهت که دهن منو سرویس کردی شب و روز و حرصم میدی فقط با این انتظاراتت از زندگی و نفهم بودنت.

ادامه نوشته..
نویسنده: مرد متآهل نظرات:

سر و بی حس شدم

چهارشنبه ۱۴۰۲/۰۳/۱۷، 10:59

واقعیتش الان کامل بی حس هستم. هرچیز جدیدی که ازم میخواد انجام بدیم هرچند اگه کوچیک باشه و بگیم زنوشوهریم خب داریم باهم اینکارارو نمیدونم برای زندگیمون میکنیم و مثلا هردو داریم برای ارزو ها و اهداف دوتاییمون تلاش میکنیم، ولی یه حسی بهم غالب میشه مبنی بر اینکه فقط اون داره به خواسته هاش میرسه. هرچی اون میخواد میشه.

+ امروز میام کامنتارو جواب بزنم و یه سر بزنم به احوالات زندگی دوستانی که میان منو میخونن. امیدوارم اونا حالشون خوبتر از من باشه. خوبتر از قبلا خودشون هم

ادامه نوشته..
نویسنده: مرد متآهل نظرات:

یکم انتظارت غیرمعمول نیست؟؟

سه شنبه ۱۴۰۲/۰۳/۰۹، 8:6

من واقعا فکر میکنم ما حدود یه چیزایی رو نمیدونیم و برای هم قائل نمیشیمش هم...

ادامه نوشته..
نویسنده: مرد متآهل نظرات:

واقعا دلم میخواد

جمعه ۱۴۰۲/۰۳/۰۵، 1:9

دلم میخواد ببرمت خونه بابات و بهت بگم بمون اینجا هروقت یکم بزرگتر شدی، هروقت یکم بلد شدی بهتر برخورد کنی (بقول خودت)، هروقت یکم عاقلانه تر و بزرگانه تر به عنوان زن یه زندگی تونستی زندگی کنی، بگو تا بیام دنبالت. من زن گرفتم زندگی کنم ارامش و صلح و شادی زندگیم بیشتر بشه، نه یه بچه که بیارم مثل مهدی کودک بزرگش کنم و اون تربیتی که مامان باباش براش نکردن من بکنم

خسته شدم واقعا از دست کارات

نویسنده: مرد متآهل نظرات:
© مرد نوشت