مرد نوشت

فردا تولدته

سه شنبه ۱۴۰۳/۱۲/۲۱، 10:26

دلم میخواست خوشحال تر بودی میتونستم با یه کارو حرف کوچک هم خوشحالت کنم. ولی الان نمیدونم واقعا بزرگترین کارم برات بتونم بکنم اگرم اون لحظه خوشحال بشی، باز بعد یکی دو سه ساعت شاید حالت برگرده و بقول خودت تهش یاد چیزای دیگه بیفتی. شاید امسال (سال بعد که تولد منه) توام دیگه نخوای خیلی تولدی اصلا برا من بگیری. نمیدونم تا اونموقع حالت چقدر فرق کرده. اینجور که میبینمت رفته رفته عصبی میشم. خیلی چیزا میاد تو سرم. هیچی بجز حرف زدن خالیم نمیکنه شاید. با خودته نه، با یکی دیگه. یا شاید نوشتن. ولی چون اعتقاد دارم حرف زدن و نوشتن درباره مشکلات اونارو بیشتر میکنه تو زندگی، دوست ندارم بنویسم. نمینویسم هم حس میکنم غمباد میگیرم بس که اینطور بدحال میشم و همش باید بگم ولش کن زندگیه دیگه میگذره. با خودم میگم این زندگی مگه ته نداره؟ قراره تا همیشه عمر من همین سنی و حالی بمونم مگه که اینطور بگذرن روزامون؟ از اینکه میبینم با این جثه ی کوچیکت الان غصه میخوری ناراحت میشم. دلم میخواد شاد بشیو کنار هم خوش زندگی کنیم. این یک هفته ده روزه که علاوه بر ناراحتیا و اون مسئله ای که پیش اومد و خیلی بهمت ریخت، خیلی مریضم شدی و معده و روده و سردرد و چش درد و همه و همه بدتر بی جانت میکرد. الان یکی دو روزی هست حالت خوبتر شده خداروشکر...

از اینا بگذریم، نمیدونم برا تولدت چیکار کنم. دیشب پریشب هم دوستات دو نفری غافلگیرت کردن و کافه برات تولد کوچیکی گرفتن فلذا امیتیاز اینطور کاری هم از من گرفته شد... دوس داشتم بتونم اامروز یا زودتر مثلا برا خوشحال و غافلگیر کردنت، دوتا بلیط رفت و برگشت با تور به مشهد بهت نشون بدم بگم اینام کادوی تولد امسالت.. تا بریم هم حال و هوات بهتر بشه هم بدونی مهمی برام هم مسافرت عیدمونم میرفتیم همم خب کادوی تولدی میشد برات... ولی این دم عیدی حداقل 10.15 تومن پول میخواد اینطور کاری...اونم اگه بلیت و تور باشه...!

یه روز خوبی اوکیی یه روز پلی بک میزنی به اتفاقایی که افتاده، یه ساعت خوبی یه ساعت برمیگردی... فکرکنم از این حال و هوا هرچی بیشتر خارج بشی و دور باشی رفته رفته بهتر بشی و درمانش شاید مرور زمان باشه...خداکنه زودتر خوب و عادی بشیم باهم... منم بدجوری عذاب میده... یکماه 40 روزه که...

+ همچنان اندر کف وقت و فرصت برای مشاوره رفتنیم..مخصوصا با اتفاقات این یکماه گذشته!

برچسب‌ها: تولد، مسافرت، عید، نوشتن
نویسنده: مرد متآهل نظرات:
© مرد نوشت