مرد نوشت

آرامش نسبی

سه شنبه ۱۴۰۲/۰۸/۳۰، 2:28

تقریبا چند روزی هست آرامش و صلح بهتری برقرار شده بینمون. هم من سعی میکنم بیشتر راه بیام باهاش و شل کنم یکم، هم اون زودتر یکم از خر شیطون میاد پایین و شل تر موضع میگیره و اگه لازم میشه پس میکشه از خواسته و حرفش. خوبتر رفتار میکنیم باهم و حرف میزنیم. نه اینکه دیگه بحث یا اختلاف نظری نیست بینمون، ولی خوبتر کنار میایم باهاش خداروشکر و واکنشمون میشه گفت آرومتر هست. به همین بسنده میکنم و اگه بغیر اینم بوده گاها، بدون پرداخت دقیق بهش، ازش رد میشم تا اثر و یادشو محو کنم تو زندگیم!

سعی میکنم اثر کلامم رو جدی تر بگیرم و بهش عمل کنم! بنده خدا فلورانس اسکاول شین سال 97 خودشو کشت اینارو بمن یاد داد! دیشب پریشب باز دور برداشتم سمتش که بخونمش برای دور دوم. همین بار دوم رو سه چهار بار سعی کردم بخونم تا صفحه مفحه 70 پیش رفتم و مونده. حالا از اونجا شروع کردم. سعی میکنم تمومش کنم این بارهم. و اینطوری بیفتم تو ورطه کتاب خونی و رفتن سمت کتابای درسی هم!

نویسنده: مرد متآهل نظرات:
© مرد نوشت